قتل مادربزرگ نوعروس به دست داماد جوان

قتل مادربزرگ نوعروس به دست داماد جوان میزان سنج: مرد جوانی که به همراه دو نفر دیگر مادربزرگ همسرش را به قتل رسانده بود، ​​​​​در دادگاه جزییات این قتل را تشریح کردند.


مدت زیادی از برگزاری مراسم عقدکنان نگذشته بود که برق النگوهای مادربزرگ نوعروس چشمان داماد جوان را گرفت و از آن روز وسوسه سرقت طلاهای پیرزن رهایش نمی کرد تا این که بالاخره «م» نزد یکی از دوستانش رفت و نقشه پلید سرقت را برای «ج» بازگو کرد.
اما «ج» حاضر به همکاری با وی نشد، به همین خاطر «م» به سراغ پسرخاله اش رفت که در یک فروشگاه لوازم خانگی مشغول کار بود. او نقشه بی دردسر سرقت طلاهای مادربزرگ نامزدش را با طول و تفصیل برای «الف» تشریح کرد و بالاخره او را متقاعد کرد در این سرقت همراهش شود.
«م» که کلید منزل مادربزرگ را از کیف مادرزنش برداشته بود، حدود ساعت ۲۱ شب چهاردهم فروردین سال قبل با مرور نقشه سرقت و به همراه «الف» راهی منزل پیرزن شد، اما هرچه کوشش کرد قفل در حیاط باز نشد چونکه پیرزن تنها «میله شب بند» را پشت در انداخته بود. ازاین رو آنها در حالی موقتاً از سرقت منصرف شدند که احساس کردند هنوز اهالی در کوچه و خیابان عبور دارند. به همین خاطر «الف» به منزل خودشان برگشت و «م» نیز به مغازه آرایشگری «ع» (یکی دیگر از دوستانش) رفت و او را نیز برای همدستی در سرقت طلا راضی کرد.
عقربه های ساعت از نیمه شب گذشته بود که آنها باردیگر با «الف» تماس گرفتند و برای آنکه همسر «الف» به این تماس شبانه و خروج وی از منزل مشکوک نشود نقشه تصادف ساختگی برای «ع» را مطرح نمودند و اینطور دو جوان ۲۳ و ۲۴ ساله سوار برخودرو «م» به طرف منزل «الف» رفتند و سپس هر سه نفر در حالی به طرف میدان سربداران سبزوار حرکت کردند که «م» رانندگی خودرو را به عهده داشت. آنجا «م» «سیگاری» (سیگار حاوی گرس» را روشن کرد و به دست دوستانش داد تا آنها را برای سرقت تهییج کند.
عقربه های ساعت یک بامدادان پانزدهم فروردین ۱۴۰۳ را نشان می داد که آنها ماسک، دستکش و چماق را که از مغازه «ع» تهیه کرده بودند، از داخل خودرو برداشتند و آماده اجرای نقشه پلید شدند. ابتدا «م» از پشت فرمان بیرون آمد. «ع» بجای او پشت فرمان قرار گرفت تا درون خودرو کشیک بدهد. «م» بالای لوله گاز رفت و از روی دیوار به داخل حیاط پیرزن پرید. لحظاتی بعد در حیاط باز شد و «الف» هم در سیاهی شب در حالی به درون منزل پیرزن رفت که «ع» با خودرو دور می زد تا از خلوت بودن کوچه اطمینان یابد.
«الف» که چماق را در دست داشت به همراه «م» پاورچین پاورچین از پله های بهارخواب بالا می رفتند که «م» پارچه پهن شده روی بند لباس را کشید و به آرامی در راهرو را باز کرد. «الف» هم بی سر و صدا پشت سر پسرخاله اش قدم به درون خانه گذاشت. پیرزن در خواب سنگینی فرورفته بود که «م» نگاهی به چهره او انداخت و در یک لحظه روی پیکرش نشست و فورا پارچه ای را که از روی طناب برداشته بود روی دهان وی گذاشت تا سر و صدا نکند.
پیرزن وحشتزده چشمانش را گشود و از شدت ترس چنان تکانی به خود داد که جثه ضعیف و لاغر «م» را به کف اتاق پرت کرد. «الف» با دیدن این صحنه ضربه ای به پهلوی پیرزن زد و بی درنگ روی پیکر او نشست و دهانش را گرفت، ولی پیرزن برای رهایی از چنگ دزدان بی رحم سر و صدا می کرد که «م» چماق را برداشت و برای ساکت کردن او چند ضربه به سرش کوبید.
خون بر چهره پیرزن جاری شد و توان خودرا از دست داد. در این هنگام و در حالیکه «الف» بازهم دهان پیرزن را گرفته بود، تلاشهای «م» برای بیرون آوردن النگوهای طلا بی نتیجه ماند. او بی درنگ به درون آشپزخانه رفت و بطری حاوی مایع ظرفشویی را برداشت و مقداری روی دست پیرزن ریخت تا این که موفق شد انگشتر و النگوهای او را خارج کند، اما از سرقت گوشواره ها منصرف شد چونکه آنها به خون پیرزن آلوده شده بود.
«م»سپس به داخل اتاق خواب رفت و همه محتویات کمدها را بیرون ریخت، اما لوازم باارزش را نیافت. او پس از این ماجرا و در حالیکه «الف» بازهم دهان پیرزن را گرفته بود در جستجوی گوشی تلفن او برآمد تا این که همزمان با پیدا کردن گوشی نوکیای ساده، پیامکی از طرف «ع» روی صفحه نمایش گوشی خودش نقش بست؛ «عجله کنید، زیاد طول کشید»!
«م»با دیدن این پیامک و به همراه «الف» منزل را پس از ۲۰ دقیقه فجیع ترک کردند و به در حیاط آمدند. آنها نگاهی به درون کوچه انداختند و زمانیکه متوجه شدند کسی آنجا نیست دوان دوان خودرا به داخل خودرو انداختند و به رانندگی «ع» از محل گریختند. «م» داخل خودرو سیمکارت گوشی نوکیا را تکه تکه کرد و آنرا بیرون انداخت. آنها سپس به پارک بهمن رفتند و ماسک و دستکش ها را هم با چماقی که همراه داشتند درون پارک رها کردند و به منزل خودشان بازگشتند.
در ادامه این ماجرا «م» انگشتر سرقتی را با کمک یکی از دوستانش به یک طلافروشی فروخت، اما وقتی متوجه مرگ پیرزن شد، النگوها را به مغازه «ع» برد و در آنجا مخفی کرد.
طولی نکشید که با افشای قتل پیرزن عاملان این جنایت دهشتناک با رصدهای اطلاعاتی شناسایی و در چنگ قانون گرفتار شدند. آنها خیلی زود به قتل پیرزن با انگیزه سرقت طلا اعتراف کردند و طلاهای سرقتی را به همراه گوشی تلفن تحویل پلیس دادند. در حالیکه پزشک قانونی علت مرگ پیرزن را انسداد مسیر تنفسی اعلام کرد، بازسازی صحنه جنایت نیز با حضور دادیار پرونده انجام شد و متهمان این پرونده جنایی به نقش خود در ارتکاب قتل و سرقت و فروش اموال سرقتی اعتراف کردند.
با تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب سبزوار، کیفرخواست کامل این پرونده جنایی از طرف قاضی ابراهیم طاهری تبار جانشین دادستان سبزوار صادر شد و سپس متهمان شنبه هفته گذشته در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پای میز محاکمه ایستادند.
در جلسه دادگاه که به ریاست قاضی حجت الاسلام و المسلمین محمد شجاع پور فدکی و مستشاری قاضی جواد آسیان یزد برگزار شد، متهمان به تشریح جزییات این جنایت وحشتناک پرداختند و بدین ترتیب نقشه شوم داماد جوان برای سرقت طلاهای مادربزرگ نوعروس افشا شد.
در ادامه جلسه دادگاه، قضات برجسته دادگستری خراسان رضوی با طرح سوالات تخصصی به بررسی این پرونده جنایی در حضور وکلای مدافع ادامه دادند و آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنان را شنیدند. سپس قضات دادگاه به شور نشستند تا درباره ی متهمان این پرونده تصمیم گیری کنند.
به اجمال، به این جهت آنها در حالی موقتا از سرقت منصرف شدند که احساس کردند هنوز اهالی در کوچه و خیابان عبور دارند. به همین خاطر الف به منزل خودشان بازگشت و م نیز به مغازه آرایشگری ع (یکی دیگر از دوستانش) رفت و او را نیز برای همدستی در سرقت طلا راضی کرد.
عقربه های ساعت از نیمه شب گذشته بود که آنها دوباره با الف تماس گرفتند و برای آنکه همسر الف به این تماس شبانه و خروج وی از منزل مشکوک نشود نقشه تصادف ساختگی برای ع را مطرح نمودند و این گونه دو جوان ۲۳ و ۲۴ ساله سوار برخودرو م به طرف منزل الف رفتند و سپس هر سه نفر در حالی به طرف میدان سربداران سبزوار حرکت کردند که م رانندگی خودرو را به عهده داشت. در حالی که پزشک قانونی علت مرگ پیرزن را انسداد مسیر تنفسی اعلام کرد، بازسازی صحنه جنایت نیز با حضور دادیار پرونده انجام شد و متهمان این پرونده جنایی به نقش خود در ارتکاب قتل و سرقت و فروش اموال سرقتی اعتراف کردند.
با تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب سبزوار، کیفرخواست کامل این پرونده جنایی از جانب قاضی ابراهیم طاهری تبار جانشین دادستان سبزوار صادر شد و سپس متهمان شنبه هفته گذشته در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پای میز محاکمه ایستادند.
در جلسه دادگاه که به ریاست قاضی حجت الاسلام و المسلمین محمد شجاع پور فدکی و مستشاری قاضی جواد آسیان یزد برگزار گردید، متهمان به تشریح جزئیات این جنایت وحشتناک پرداختند و بدین ترتیب نقشه شوم داماد جوان برای سرقت طلاهای مادربزرگ نوعروس لو رفت.
در ادامه جلسه دادگاه، قضات برجسته دادگستری خراسان رضوی با طرح سوالات تخصصی به بررسی این پرونده جنایی در حضور وکلای مدافع ادامه دادند و آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنان را شنیدند.
5.0 / 5
65
1404/07/05
10:05:09
تگهای خبر: امداد , قانون
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
جدیدترین ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
= ۴ بعلاوه ۳
mizansanj.ir - حقوق مادی و معنوی سایت میزان سنج محفوظ است

میزان سنج

خدمات و فروش ترازو و باسکول و ابزار سنجش ؛ میزان سنج، همراه همیشگی شما در دنیای سنجش ؛ ترازو و باسکول برای هر نیاز، از میزان سنج بخواهید